بان کی مون" دبیر کل سازمان ملل در سفر به فلسطین اشغالی شدت سرسپردگی و بی شخصیتی خود را به نمایش گذاشت. در همین حال مقامات رژیم صهیونیستی به شدت از نفوذ منطقه ای ایران ابراز وحشت کردند.
بان کی مون در دیدار با "پرز" و "لیبرمن"، رئیس و وزیر خارجه رژیم صهیونیستی بی آن که کوچک ترین اعتراض یا پرسشی را نسبت به تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی و عدم نظارت بین المللی بر فعالیت های آنها مطرح کند، گفته است: «من از مقامات ایرانی خواسته ام ثابت کنند برنامه اتمی آنها برای اهداف مسالمت آمیز است و من فکر می کنم آنها هنوز جامعه بین المللی را قانع نکرده اند.»
وی همچنین به پرز گفته است: «دیدار من در مقطعی انجام می گیرد که همه چیز در اطراف ما به هم ریخته است. هر دوی ما نگران چگونگی دستیابی به صلح و امنیت در منطقه هستیم. من به شما قول می دهم پیرامون ایران، "حماس"، "نوار غزه" و رویدادهای سوریه با صدایی بلند اقدام کرده و سخن گویم.»
شیمون پرز در این ملاقات گفته است: «اسرائیل از تغییرات آینده در دنیای عرب حمایت می کند ولی باید مطمئن بود که این تغییرات تغییراتی برای آزادی و پیشرفت است و نه، همانطوری که شاهد آن هستیم، تغییری به نفع بنیادگرایان مذهبی و محدودیت برای آزادی و دموکراسی.»
آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز در ملاقات بان کی مون ابراز نگرانی کرد در صورتی که ایران به کنترل عراق دست یابد، یک زنجیره کشورهای تحت نفوذ ایران، عراق- سوریه- لبنان به وجود خواهد آورد و اسرائیل و اردن را با چالشی عظیم روبه رو خواهد کرد، واقعیتی که ثبات در منطقه را خدشهدار کرده و امنیت جهانی را به مخاطره خواهد انداخت.
یادآور می شود مقارن با سفر کی مون به تل آویو، برخی مقامات این رژیم مدعی شده اند "اسرائیل توان حمله به مراکز هسته ای ایران را دارد." "موشه یعالون" معاون "نتانیاهو" در کنفرانس سالانه هرتزلیا گفته است: «توان حمله به تأسیسات اتمی ایران وجود دارد.»
"آویو کوخاوی" رئیس سازمان اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی نیز گفته است: «فشارهای بین المللی به تغییر استراتژیک در سیاست اتمی ایران منجر نشده است.»
"ایهود باراک" وزیر دفاع رژیم صهیونیستی هم در کنفرانس امنیتی هرتزلیا گفت: «اگر تحریم های غرب در توقف برنامه اتمی ایران ناموفق باشد، اقدام نظامی در دستور کار قرار می گیرد.»
اما آویو کوخاوی تصریح کرده است: «200 هزار موشک با بردهای مختلف از ایران و سوریه و لبنان و نوار غزه، عمق اسرائیل را نشانه گرفته است.»
وی اضافه کرد: «این 200 هزار موشک قادرند اهدافی را در عمق اسرائیل و تل آویو مورد هدف قرار دهند. دشمنان ما امروز قادرند هر نقطه ای از اسرائیل را بزنند و برخی از این موشک ها بردهای صدها کیلومتری دارند.»
به گزارش "رادیو اسرائیل"، "جیمز وولسی" رئیس اسبق سازمان جاسوسی آمریکا نیز اخیراً گفته است: «ایران از تهدیدهای نظامی اسرائیل و غرب، حتی ککش هم نمی گزد. آنها غیرمنطقی(!) هستند و از تهدید به حمله نمی هراسند.»
به نوشته روزنامه "جروزالم پست"، "آویگدور لیبرمن" در دیدار با "هیلاری کلینتون" و نیز "جان مککین"، سناتور جمهوریخواه، اقدامات آمریکا علیه برنامه هسته ای ایران را تحسین کرد و مدعی شد که تحریم های اخیر علیه ایران پیام بسیار مهمی را برای تهران ارسال کرده است.
وی در نخستین دیدار رسمی خود از واشنگتن از سال 2010، در وزارت خارجه آمریکا درباره اهمیت تحریم های بیشتر علیه ایران سخن گفت. بر اساس بیانیه وزارت خارجه آمریکا، لیبرمن به کلینتون گفته " اقداماتی که طی هفته های اخیر اتخاذ شد، پیام بسیار مهمی به کل منطقه ارسال کرد".
مککین: تحریمها نتوانسته ایران را متوقف کند
وزیر خارجه رژیم صهیونیستی سپس در دیدار با جان مک کین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا، از "تصمیم بسیار مهم" آمریکا در زمینه تحریم ها استقبال کرد. در همین دیدار بود که مک کین در پاسخ به سوال خبرنگاران مبنی بر اینکه آیا این تحریم ها کافی بوده، مدعی شد: واضح است که خیر، چراکه ایران از مسیر خود برای دستیابی به تسلیحات هستهای عقبنشینی نکرده است.
روزنامه جروزالم پست با اشاره به افزایش تحریم ها و لفاظی ها علیه تهران و نیز گمانه زنی ها درباره حمله رژیم صهیونیستی به ایران، یادآور شد که مهمترین موضوع تحت بررسی در سفر لیبرمن به واشنگتن مسئله هسته ای ایران بوده است. موضوعی که در سخنان "ایلینا راس لهتینن"، رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا نیز مورد تاکید قرار گرفت.
وی پیش از دیدار با لیبرمن در بیانیه ای اعلام کرد: در این برهه حساس ما باید از متحد خود، اسرائیل حمایت کنیم و در توجه به خطراتی که هر دو ملت (آمریکا و اسرائیل) را تهدید می کند، قاطعانه و صریح در کنار اسرائیل بایستیم و این یعنی اعمال تحریم های شدید و نیز سایر اقداماتی که باعث توقف تلاش تهران برای دستیابی به توانمندی هسته ای می شود.
ظاهرا راس لهتینن در دیدار لیبرمن با کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، نیز پیش بینی او (لیبرمن) را درباره اینکه چه مدت زمانی به طول می انجامد تا ایران به توانمندی تولید سلاح هسته ای دست یابد و نیز اینکه آیا آمریکا و رژیم صهیونیستی در نحوه تعامل با ایران در یک موضع قرار دارند یا خیر، جویا شده است. وی همچنین از دولت "باراک اوباما" به دلیل اعلام "ارزیابیهای متضاد" درباره "خط قرمز" آمریکا درمورد برنامه هسته ای ایران انتقاد کرده است.
منبع: فارس
چه خوب است به فرزندانمان بیاموزیم که: لباس اولین سخنگوی ماست. پرچم ملی و مذهبی و نماد و نمود شخصیت ما به شمار می آید. آن کس که شایسته ستایش است محتاج ستایش نیست. کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی تنها را به نمایش نمی گذارد. در تار و تور عنکبوت، حشرات ریز گرفتار می شوند، کبوتر دو بال، هرگز در تار عنکبوت گرفتار نمی شود.
فراموش نکنیم که بهترین و مؤثرترین روش تربیتی روش تربیتی الگویی است. به عبارت دیگر فرزندان ما نه از طریق شنیدن، که از طریق دیدن آموزش می بینند و تربیت می شوند. برخی از کارشناسان و روانشناسان علوم تربیتی معتقدند 75 درصد یادگیری های فرزندان از راه چشم و 25 درصد از طریق حواس دیگر صورت می گیرد. بنابراین والدینی که خود در گفتار و رفتار به ارزش ها و معیارهای دینی و اخلاقی پایبند می باشند، فرزندان تربیت شده و دینی خواهند داشت.
برای رسیدن به موقعیت و موفقیت مذکور، یعنی پرورش فرزندانی دینی و به ویژه نهادینه ساختن مسأله مهم حجاب در بین دختران توجه و تأکید به نکات ذیل ضروری است.
1- اعتقاد قلبی و التزام عملی والدین به دستورات دینی و ارائه الگویی عینی و عملی. پدران و مادرانی که در ارتباط با گروه غیر همجنس از وقار و ادب و حیای لازم برخوردارند با رفتار خود نحوه ارتباط سالم و مؤثر با غیر همجنس را به فرزندان خود آموزش می دهند. گاهی برخی از والدین این سؤال را مطرح می کنند که ما هر دو به این اصل مهم پایبند می باشیم یعنی مادر از حجاب برتر (چادر) و پدر از ادب لازم (در ارتباط با جنس مخالف) برخوردارند. اما دختر نوجوان خانواده، از حجاب مطلوب برخوردار نیست. چرا؟
پاسخ کوتاه و روشن این است که: اصلی ترین ریشه بدحجابی یا پوشش نامناسب، خودنمایی است. لذا اگر والدینی که از این کاستی اخلاقی و روانی (خودنمایی) رنج می برند فرزندانی خودنما خواهند داشت. خودنمایی خروجی های آزاردهنده فراوانی دارد؛ از جمله تجمل گرایی، حسادت، غیبت، اتلاف وقت، سفرهای پرخرج، فخرفروشی در زمینه پست، مقام، ثروت، موقعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، ... دختران نوجوانی که در این فضا تربیت می شوند همان خودنمایی والدین را از طریق بدحجابی و خودآرایی و نمایش بروز می دهند. بنابراین، صرف با حجاب بودن مادر و ارتباط سالم پدر با گروه غیرهمجنس برای نهادینه سازی حجاب در بین فرزندان دختر کفایت نمی کند. صفت رذیله خودنمایی باید ریشه کن شود. اینجاست که چون صد آید نود هم نزد ما خواهد بود.
2- طرح و تبیین اقناعی و برهانی مسأله حجاب برای فرزندان، از دیگر عوامل پذیرش و پای بندی دختران ما به امر حجاب خواهد بود که نباید مورد غفلت والدین قرار گیرد. صِرف بیان آیات و روایات آنهم با کج سلیقگی و عدم تفصیل و تشریح قانع کننده و عدم بهره بری از عالمان و آگاهان مربوط، نمی تواند فرزندان ما را مجاب و مجذوب حجاب نماید.
پدران و مادرانی که در ارتباط با گروه غیرهمجنس از وقار و ادب و حیای لازم برخوردارند با رفتار خود نحوه ارتباط سالم و مؤثر با غیر همجنس را به فرزندان خود آموزش می دهند.
قرار دادن محصولات فرهنگی مناسب در سبد اقتصادی خانواده، اختصاص وقت و هزینه لازم و دعوت از آگاهان و اندیشمندان برای تبیین عملی، عقلی و دینی مسأله حجاب برای فرزندان، از اصلی ترین پیش نیازهای تقویت بنیه فکری و فرهنگی فرزندان در حوزه حجاب و پوشش اسلامی است.
چه خوب است به فرزندانمان بیاموزیم که: لباس اولین سخنگوی ماست. پرچم ملی و مذهبی و نماد و نمود شخصیت ما به شمار می آید. آن کس که شایسته ستایش است محتاج ستایش نیست. کسی که زیبایی اندیشه دارد زیبایی تنها را به نمایش نمی گذارد. در تار و تور عنکبوت، حشرات ریز گرفتار می شوند، کبوتر دو بال، هرگز در تار عنکبوت گرفتار نمی شود. کبوتر با دو بال زدن دودمان عنکبوت را بر باد می دهد. درّ گران بها در کنار رودخانه های اطراف شهر بدست نمی آید. باید غواصی کرد و خطر کرد و به عمق دریا نفوذ کرد و صدف با درّ گرانبهایش را بدست آورد. کنار زدن حجاب و پائین کشیدن پرده حیاء بیشترین لطمه و خسارت را به جنس زن زده و خواهد زد. اینکه مدافعان کشف حجاب در جهان را مردان تشکیل می دهد بهترین سند گویایی است که مردان بیش از زنان از کشف حجاب بهره (بصری- جنسی) می برند.
فراموش نکنیم که شیطان با تأکید بر ظاهر زیبای خود (آتش) در برابر خدا ایستاد و به چالش پرداخت و رانده شد. نازیدن و بالیدن به جسم از شیطان آغاز شد که من از آتشم و آدم از خاک. آتش زیبا و نورانی نباید بر خاک سجده کند!!
چه خوب است به فرزندانمان بگوییم: وقتی وارد تیم ورزشی خاصی می شوی باید رنگ، مدل لباست هماهنگ با همان تیم باشد. قواعد بازی همان تیم را باید به رسمیت بشناسی. لذا وقتی وارد تیم اسلام می شوی باید همه ی قواعد آن (اعم از پوشش، اخلاق، رفتار در همه عرصه) را بپذیری. این شعار یهودیان است که: آن بخش از دین را می پذیریم که با امیالمان هماهنگ است. به دخترانمان بگوئیم اگر ظاهر خوبی داری برای استفاده خوب از آن، خوب مراقب باطن و ظاهر خود باش. طلافروش به گاوصندوق نیاز دارد نه سبزی فروش.
خلاصه اینکه اگر والدین از بیان آثار و برکات حجاب اسلامی برای فرزندان خود عاجزند از دیگران و کسانی که احیاناً در بین خویشاوندان و آشنایان از بنیه علمی خوبی برخوردارند بهره گرفته و در نشست های خانوادگی بر آگاهی و شناخت فرزندان خود در حوزه حجاب بیفزایند.
کم نیستند دختران باحجاب نوجوانی که بدلیل ضعف بنیه فکری در این زمینه به محض ورود به محیط های بزرگتر (مثلاً دانشگاه) و فاصله گرفتن از والدین رو به بدحجابی و بد پوشی می آورند.
3- معاشرت با خوبان، یکی دیگر از عوامل تقویت کننده باورهای دینی و پای بندی فرزندان ما به ارزشهای دینی از جمله پوشش اسلامی به شمار می آید. معاشرت ها، زمینه های دوستی ها و پیوندها، مسافرت ها، حتی ازدواج های بعضاً تحمیلی را فراهم می سازد. تأثیرپذیری فرزندان نوجوان ما از همسالان و معاشران به شدت بالاست. لذا خویشاوندان و آشنایانی که نسبت به حجاب و اخلاق اجتماعی پای بند نیستند نباید در گروه معاشران ما قرار گیرند.
4- تبعیض بین فرزندان پسر و دختر، از عوامل عمده تحقیر و تزریق احساس حقارت در بین دختران و در نتیجه توسل آنان به خودنمایی و خودآرایی برای تسکین این احساس رنج آور خواهد بود. کمبود محبت، حاکم بودن فرهنگ مردسالاری در خانواده و محدود کردن آزادی های مشروع دختران از اصلی ترین عوامل تضعیف فرهنگ حجاب در بین دختران ما به شمار می آید.
5- کسب حلال- فراموش نکنیم که سلول های مغز انسان به عنوان ظرف و زمینه و ابزار اندیشه و علم و عقل با غذای آلوده مسموم شده و ورودی های سالم و مفید را نمی پذیرند. معده ای که با غذای مسموم آسیب دیده باشد، غذای مطبوع و لذیذ را نمی پذیرد. خداوند متعال می فرماید: کلوا من الطیبات و عملوا الصالحات غذای طاهر و عمل صالح با همند. پس والدین بویژه پدر خانواده باید در کسب و کار خود نهایت تلاش خود را بکار گیرد تا جسم و جان و روح و روان فرزندان خود را آماده پذیرش خوبی ها و زیبایی ها از جمله عفاف و حجاب نماید.
6- محله، مدرسه و محیط زندگی که تأثیرات خارق العاده ای در شکل گیری فکر و فرهنگ و تربیت فرزندانمان دارند باید با تأکید بر ارزشهای دینی و اخلاقی انتخاب شوند. در روش تربیتی مطلوب و مؤثر فرزندان مورد توجه و تربیت غیرمستقیم (قرار دادن آنان در محیطی مناسب) قرار می گیرند. فضای سالم، فرزندانی سالم تربیت خواهد کرد. فضا را دریابید.
7- گاهی ناکامی و شکست در درس و ازدواج و ارتباطات اجتماعی و ... موجب تن دادن به بدپوشی و لاابالیگری می شود. ارتباط آگاهانه و عاطفی والدین با فرزندان آسیب دیده و کاهش و تعدیل توقعات (علمی، ارتباطی و ...) از فرزندان، عوارض ناشی از ناکامی را به حداقل خواهد رساند.
8- امر و نهی و نصیحت و تاکیدات تکراری و تهوع آور موجب دوری فرزندان از والدین و همراهی و همدلی با همسالان و آسیب پذیری آنان خواهد شد. لذا همانطور که در سطور قبل گفته شد، یاری گرفتن از آگاهان و عالمان و التزام عملی به دستورات دینی و اخلاقی و ایجاد رابطه ای عاطفی و دوستان ما را از نصایح و امر و نهی های طولانی و بی اثر بی نیاز خواهد ساخت.
در آگهی تبلیغاتی کوتاهی که از سوی شرکت "سامسونگ" و یک شرکت تبلیغاتی اسرائیلی ساخته شده و از شبکه تلویزیون کابلی "هات" رژیم صهیونیستی پخش شده است، شرکت سامسونگ با خوشخدمتی قابل توجهی به این رژیم، اقدام به توهین و به کشور و مردم ایران و به خصوص زنان ایرانی کرد.
در این تیزر تبلیغاتی که درست چند روز بعد از ترور دانشمند هستهای ایرانی پخش شده، شرکت سامسونگ که محصولات آن به طور وسیع در ایران به فروش میرسد، به نوعی موضوع ترور دانشمندان هستهای ایران را به سخره گرفته و آن را به مثابه آب خوردن برای جاسوسان رژیم صهیونیستی دانسته است.
داستان این کلیپ که با همکاری مشترک یک شرکت بازرگانی اسرائیلی و شرکت سامسونگ کره جنوبی ساخته شده، به 4 بازیگر اسرائیلی مربوط میشود که شوهای خاصی برگزار میکنند و شنیدهاند که حتی در ایران نیز طرفدار دارند. به همین منظور، برای دیدار با طرفداران خود در ایران، به اصفهان سفر میکنند.
این چهار صهیونیست برای اینکه شناخته نشوند لباس مبدل به تن میکنند. شرکت سازنده این کلیپ، با نوع پوششی که برای این 4 کاراکتر در نظر گرفته، زن ایرانی را مورد تمسخر قرار داده است، به گونهای که این 4 مرد با پوشیدن مانتو و در عین حال داشتن سبیل و با راه رفتن نامناسب خود، چهره ناشایست و عقبافتادهای از زن ایرانی نشان میدهند.
در این کلیپ، ایران به مثابه بیابانی به تصویر کشیده شده که مملو از گرد و غبار است و مردم آن به دور از هرگونه تمدن و به صورت عصر حجری زندگی میکنند و زنان در هر گوشهای روی زمین بر روی خاک نشستهاند.
این 4 نفر در جستجوی غذا به کافهای میرسند که در این کافه یک مامور موساد را که نیروگاه هستهای ایران در اصفهان را زیر نظر دارد، به طور اتفاقی میبینند. وجود تصاویر "آیتالله سیستانی" به عنوان چهره سیاسی ایران، بر روی دیوارهای این کافه نیز نشان میدهد که شرکت تبلیغاتی مزبور، حتی از اطلاعات سیاسی خاصی برای تولید این کلیپ برخوردار نیست.
این مامور موساد به بازیگران مورد علاقهاش توضیح میدهد تبلتی دارد که با آن تمام فعالیتهای نیروگاه هستهای را رصد میکند. یکی از بازیگران اسرائیلی، تبلت مامور موساد را برمیدارد و همینطور که درباره قابلیتهای آن از مامور سوال میکند، دوست دیگرش از روی کنجکاوی، دکمهای را روی تبلت لمس میکند که به محض لمس دکمه، نیروگاه هستهای ایران که پشت سر آنهاست، منفجر میشود!
همه بهتزده میشوند اما بازیگری که باعث این انفجار شده، میگوید: «چی شده؟ مگر چه اتفاقی افتاده!؟ این هم فقط یک انفجار مرموز دیگر در ایران بوده! غصه نخورید!»
نکات قابل توجهی که در این کلیپ به چشم میخورد، ساخته شدن این کلیپ برای شرکتی چون سامسونگ است که در ایران آزادانه به فروش محصولات خود میپردازد و در ایام مختلف نیز تبلیغهای مناسبتی خود را از صدا و سیمای ایران پخش میکند.
سوال اینجاست که آیا ایران نیز میتواند چنین کلیپهای مشابه ضداسرائیلی از محصولات سامسونگ را در تلویزیون پخش و رژیم صهیونیستی را به ترور و خرابکاری در سرزمینهای اشغالی تهدید کند؟ در صورتی که پاسخ منفی است، شرکت سامسونگ چه توجیهی برای این کلیپ حاوی اهانت به زنان و مردان ایرانی و صنایع و تمدن ایران دارد و در قبال این اتفاق، آیا به طور صریح از مردم ایران عذرخواهی خواهد کرد؟ آیا پخش این کلیپ که تنها چند روز پس از ترور دانشمند ایرانی پخش شده و به صراحت به دخالت موساد در ترور و خرابکاری در ایران اذعان میکند، راه ایران را برای شکایت حقوقی از شرکت سامسونگ برای حمایت از موضوع تروریسم باز نمیکند؟ و اگر یک شرکت ایرانی در اقدامی مشابه، چنین محصولی را منتشر میکرد تا چه مبلغی موظف به پرداخت غرامت به دولت کشور هتک حرمت شده، میشد؟
گفتنی است که تلویزیون مرکزی چین این ویدئو را در پایان خبر ترور دانشمند هستهای ایرانی نشان داده و عنوان کرده است: گرچه ممکن است برخی تصور کنند که این ویدئو خندهدار است اما حقیقت پشت پرده و زمانِ مرموز پخش این تبلیغ، حاوی پیام خطرناکی است که مخاطبین هرگز نباید آن را فراموش کنند.
پیام دومی که با مشاهده این کلیپ به ذهن خطور میکند، استفاده بهینه از هنر در خدمت ایدئولوژی و اهداف سیاسی است. رژیم صهیونیستی در حالی به بهترین وجه هنرمندان را به خدمت اهداف سیاسی غیرقانونی از قبیل ترور و ارعاب به کار گرفته که بخشی از هنرمندان ایرانی معتقدند نباید هنر را برای ابراز عقیده هرچند عقیدههای درست به کار گرفت و شاید برخی دیگر معتقد باشند که تنها مورد استفاده از هنر، برهنه شدن در برابر دوربینهای خارجی است!
پیام سومی که با مشاهده این تبلیغ میتوان دریافت، فهم و شناخت واهمهای است که ساکنان سرزمینهای اشغالی از ایران و مردم این کشور در دل دارند. مشکل ترس و اضطراب موجود در ساکنان سرزمینهای اشغالی، همواره بحرانی بوده که این رژیم را وادار به صرف هزینههای زیادی کرده است.
در حالی که موشکهای کاتیوشای مبارزان فلسطینی که تقریباً توان خاصی در تخریب اهداف ندارند، ساکنان صهیونیست را صدها متر از خانههای خود متواری و این رژیم را مستاصل کرده است، در این کلیپ، چند بار به طور متوالی موشکهای شهاب 3 ایران نمایش داده میشود که به وسیله حملکننده در حال عبور هستند تا ترس مخاطب اسرائیلی را با طنز موجود در این کلیپ، در هم آمیزد. به علاوه، کلیپ مزبور، نکته دیگری را نیز به مخاطب خود نشان میدهد و آن ارزشی است که تاسیسات هستهای ایران و در واقع فعالیت هستهای ایران برای مخاطب اسرائیلی دارد. به گونهای که آن را به مثابه یک سوژه ارزشمند هرچند منفی، در یک کلیپ دنبال میکند.
منبع: فارس
[Close] سفارش تبلیغ
کیف موبایل Angry Birds
یک کیف موبایل شیک و جذاب با برند معروف و با کیفیت Golla، دارای جای هندزفری و کارت اعتباری دستبند بلوتوث ویبره
وقتی گوشی شما زنگ بخورد شماره تماس طرف مقابل روی دستبند نمایش یافته و دستبند می لرزد. اسپیکر فلشخور
اسپیکر شارژی کوچک دارای ورودی usb برای پخش فلش مموری و فایل های microSD
وبلاگ بچه مکتبی های با صفا
سرزمینهای اشغالی در تیررس موشکهای مقاومت
در حالی که تحولات بیداری اسلامی کماکان گریبانگیر دیکتاتورهای منطقه است، ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شده است که حزب الله لبنان با پشتیبانی و حمایت ایران ، تعداد زیادی موشک دوربرد زمین به هوا از طریق سوریه تهیه کرده تا توان دفاعی خود را در برابر نیروی هوائی این رژیم به میزان قابل توجهی تقویت کند. روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست" در گزارشی با اشاره به اینکه خبرهای درحال بررسی حکایت از این دارد که جنبش حزب الله لبنان، در سال 2006 و در بحبوحه جنگ با اسرائیل، چندین موشک زمین به هوای دور برد M600 از طریق سوریه - متحد ایران - به دست آورده است، به افزایش توان دفاعی حزب الله لبنان در برابر رژیم صهیونیستی پرداخت
ادامه مطلب...
مقدّمه
برای شناختن خدا راههای فراوان و گوناگونی وجود دارد که در کتابهای مختلف فلسفی، کلامی، بیانات پیشوایان دینی و متن کتابهای آسمانی به آنها اشاره شده است که این دلایل و براهین از جهات مختلفی با هم متفاوتند؛ مثلا در بعضی از آنها از مقدّمات حسّی و تجربی استفاده شده، در حالی که بعضی دیگر از مقدّمات عقلی محض تشکیل یافتهاند و بعضی مستقیماً در صدد اثبات خدا هستند، در صورتی که بعضی دیگر تنها موجودی را اثبات میکنند که وجودش مرهون موجود دیگری نیست (واجبالوجود) و برای شناخت صفات او میبایست براهین دیگری اقامه شود.
ادامه مطلب...
هشیار باشید
نماد X و مفاهیم آن
پیش از ظهور ، بروز و گسترش ادیان آسمانی و حتی هم زمان با آنها بنا به مستندات قطعی و محکم دینی ، تاریخی و حتی یافته های باستان شناسی متاسفانه انسان هایی ارتباط با اجنه به عنوان موجودی هوشمند را تجربه نمودند .
عموماً این افراد را جادوگران ، کاهنان و روحانیون مذهبی تشکیل می دادند که البته گفتنی است این نوع ارتباط کماکان نیز وجود دارد. چنان که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است :
" منزهى تو اى پروردگار از این نسبت هاى ناروا ، ما (ملائکه) به هیچ وجه با این گروه ارتباط نداشته ایم ، تنها تو ولى ما هستى آنها ما را پرستش نمی کردند، بلکه جن را مى پرستیدند و اکثرشان به جنیان ایمان داشتند . "(آیه 41 سوره سبأ)
این مسئله در عموم تمدن های بشری ازجمله هند و چین، یونان ، ایران ، رم ، مصر ، مایاها و.. به وضوح قابل شهود و رد یابی است تا جایی که بسیاری از الهه ها و خدایان الحادی باستان در واقع شیاطینی از جنس جن بودند (ایشتر ،ناگا ، مردوک و...)
یکی از این تمدن ها مصر باستان است و یهودیانی که در این سرزمین زندگی می کردند هنگام هجرت عظیمشان از مصر در زمان حضرت موسی(ع) تمام این سنت های کفر آمیز و جادو گونه را که "کابالا" نام داشت به تدریج وارد دین جدید خود نموده و به مرور زمان چنان تحریفی در یهودیت ایجاد نمودند که زبان از بیان آن شرم دارد.
این شبکه و جریان سرطانی به رشد مخفی و زیر زمینی خود ادامه داد تا جایی که امروز با استفاده از نهاد ها و سازمان های خود ساخته اش مانند فراماسونری ، ایلومیناتی ، باشگاه رم و... سیطره کامل برجهان پیدا کرده است .
گفتنی است در میان تمدن های بشری کمتر تمدنی همچون مصر نماد گرا و سمبولیک است و فراماسونری از این حیث وامدار مصریان باستان است.
نماد x و مفاهیم آن
یکی از این نماد ها در مصر باستان دو خط متقاطع (شبیه به حرف X) است که درآموزه های شیطانی مصریان نماد خضوع، بندگی و پرستش شیطان ، و ظهور اوست .
کاهنان مصر باستان همیشه هنگام ادای احترام دستان خود را به صورت ضربدری در مقابل سینه شان می گرفتند و یا در نگاره ها و مجسمه های پادشاهان مصری (فراعنه) عموماً آنها را با همین حالت مشاهده می کنید که به معنای احضار شیطان و بندگی و پرستش اوست.
این نماد همراه با سایر آموزه های شیطانی کابالا (سنت شفاهی جادو و جن گیری ) نسل به نسل منتقل گشت تا اینکه در سال 1600 میلادی یک کابالیست و کیمیاگر آلمانی به نام JACOB BOMEH آنرا دوباره در اروپا باب نمود.
نماد x و مفاهیم آن
"بومه" که خود را کشیشی کاتولیگ معرفی می نمود !!! و در واقع از یهودیان آنوسی بود در سخنی عجیب اعلام داشت : من از تابش نور آفتاب در ظرف مفرغی حقیقتی را دریافتم که بسیار بسیار جذاب تر از ارتباط بین خدا و بشر و خوبی و بدی است. آری تابش نور آفتاب در داخل این ظرف فلزی حرفی شبیه X را بوجود آورده بود و "بومه" این اتفاق را گشوده شدن دروازه ورود ابلیس به دنیای مادی می دانست .
پس از بومه این علامت به صورت مخفیانه و به شکل یک کد ارتباطی سالیان دراز در بین صهیونیست ها ، کابالیست ها ، فراماسون ها و شیطان پرستان استفاده می شد تا اینکه اخیراً به صورت گسترده و علنی و تحت عناوین مختلف (فیلم ، بازی رایانه ای و...) از آن استفاده می شود و همانگونه که عرض نمودم این علامت نشان ظهور و احضار ابلیس و بندگی اوست . خود این مسئله (استفاده علنی از علامت X پس سال ها مخفی کاری) خبر از طرحی شیطانی برای جهانیان دارد.
آری ظهور شیطان و حکمرانی او بر انسانها و پرستیده شدن او از سوی ایشان.
لذا بدین جهت است که دستگاه شیطانی صهیونیزم تصمیم به استفاده آشکار از این نماد گرفته که این خود به معنای تجسم شیطان و آماده کردن جهان و جهانیان برای بردگی و بندگی اوست .
و آنگونه که نیک می دانید این مسئله از نشانه های ظهور حضرت ولی عصر (عج) بوده و ازآن دو برداشت می شود :
نماد x و مفاهیم آن
1- ظهور و تجسم شیطان به معنای رواج پرستش این ملعون رانده شده به صورت علنی (SATANISM) و گسترش اعمال شیطانی در بین انسان ها (همجنس بازی ، جنگ و کشتار مردم بی گناه – سنت قربانی کردن انسان به صورت وسیع- و ...)
2- لزوم برقراری نظم نوین جهانی که در آن به صورت فیزیکی شاهد حاکمیت شیطان بر جهان باشیم!(گفتنی است فراماسون ها و شیطان پرستان سال 2012 را سال برقراری نظم نوین جهانی اعلام نموده اند )
نماد x و مفاهیم آن
البته شاید برای خوانندگان جالب به نظر برسد که چرا حرف ایکس نماد اصلی متغیر مجهول در ریاضیات گشته
عده ای بر این باورند که چون جن موجودی نا مرئی و مجهول است به همین جهت از حرف ایکس به جای متغیر مجهول استفاده شده است.
اما نتیجه تحقیقات حقیر در این زمینه چیز دیگری را نشان می دهد :
ریاضی دانان ایرانی علی الخصوص خوارزمی برای نشان دادن مجهول از کلمه "شی" مترادف "چیز" و به معنی ارزش عددی و متغیر مجهول استفاده می کردند .
برای نمونه برای نشان دادن رابطه جبری 2X+4X=12 (X=2) از عبارت جبری 2شی +4شی = 12 (شی = 2) استفاده می نمودند ، پرتغالی ها هنگام ترجمه این متون از آن جهت که " شی" در زبان پرتغالی XI نوشته می شود به جای واژه شی از XI استفاده نمودند ، فرانسوی ها نیز هنگام ترجمه این متون از پرتغالی به فرانسوی تنها به نوشتن حرف اول آن یعنی (X) اکتفا نمودند و اینگونه ایرانیان بنیانگذار این نماد در روابط جبری گشتند .
شاید هم هردو دلیل توامان درست باشد.
آری در حالی که بنا به تصریح قرآن کریم باید شعائر الهی را گسترش داد (و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب) استفاده از نشانه های شیطانی به هیچ وجه قابل توجیه نیست و گناهی نا بخشودنی محسوب می شود و از این گناه نابخشودنی تر، گناه مسئولین فرهنگی ماست که دست روی دست گذاشته اند در حالی که نشانه های ابلیس در کشوری که مطهر به خون شهداست ، توسط شیعیان امام زمان (عج) نا دانسته استفاده و ترویج می شود .
متاسفانه چند وقتی است که شاهد گسترش و اشاعه نماد های شیطانی و صهیونیستی در میهن عزیزمان هستیم ، نوع و گستردگی این نمادها و افزایش ضریب نفوذ آنها همزمان با گسترش پدیده شیطان پرستی و عرفان های نو ظهور دیگر، خبر از فتنه ای بزرگ می دهد که موازین و چهار چوب دینی و اعتقادی ما را هدف گرفته است.
نماد x و مفاهیم آن
یکی از این نشانه ها حرف X سفید رنگ در زمینه ی سیاه است که شما حتما آن را تحت عنوان بوگیر در زیر آینه خودروها مشاهده کرده اید.
در ابتدای رواج این نماد شیطانی شفاف سازی های اندک و بعضاً به لحاظ اپستمولوژیستی نادرست از سوی برخی از جراید صورت گرفت و حقیر نیز تذکر لسانی در برخی از سخنرانی هایم در جمع دانشگاهیان قلمداد نمودم.
لیکن گسترش بیش از حد این نشانه و با توجه به اهمیت و مفهوم خاص آن در کشور امام زمان (عج) حقیر را به نوشتن این جستار واداشت:
نوشته شده در پنج شنبه 29/10/90ساعت 7:54 عصر توسطنظرات ( 4 ) |
مطالب کامل درباره سال 2012 ( شایعه یا واقعیت )
مطالب کامل درباره سال 2012 ( شایعه یا واقعیت )
این مسأله هر 26000 سال یکبار اتفاق می افتد و خورشید با به هم رسیدن کهکشان و مدار زمین در آسمان مواجه می شود. دانش امروز داستانهای ملت های مایا و هندوهای آریزونا و فراعنه را به یک واقعیت علمی اخترشناسی تبدیل کرده است.
از هزاران بلکه میلیونها سال پیش بسیاری از افراد منتظر این اتفاق که در 6 سال دیگر روی خواهد داد، می باشند. 6 سال دیگر زمان پایان دوره بزرگ دوازدهم زمین و خورشید است که منجر به یک انقلاب مغناطیسی می شود و لرزشها و زلزله ها به یک امر عادی تبدیل می گردد.
تحقیقات جدید نشانگر این است که چرخش زمین بر عکس خواهد شد و خورشید از مغرب طلوع و در مشرق غروب خواهد کرد.
هندوهای آریزونا این تاریخ را به دلیل برخورد تعدادی از ستارگان در یک مدار ثبت کرده اند، زیرا این مسأله موجب به وجود آمدن تغییراتی در آب و هوا و حوادث طبیعی محیطی خواهد شد و آغاز مرحله پنجم انسانیت است.
ممکن است این دانش جدید و تمامی این نظریات، یک داستان تازه باشد که امکان درست یا نادرست بودن آن وجود دارد.
ادامه مطلب...
واشنگتن پست اعلام کرد کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا از "لئون پانتا"، وزیر دفاع آمریکا، خواسته است تا اثربخشی یک سری وبسایتهای خبری و اطلاعاتی که به وسیله فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده در سالهای اخیر در تلاش برای مقابله با انتشار پیامها و اخبارهای مغایر با سیاستهای آمریکا راهاندازی شدهاند را ارزیابی نماید. این سایتهای موسوم به "وبسایتهای تأثیر" به وسیله پیمانکاران دفاعی راهاندازی و به وسیله دستورات مختلف صادره از خارج از آمریکا هدایت میشود.
برای سال مالی 2012، فرماندهی عملیات ویژه خواستار 22.6 میلیون دلار از حساب عملیاتهای احتمالی در خارج از آمریکا میباشد، که در ابتدا برای تأمین مالی جنگ افغانستان و عراق در نظر گرفته شده است.
کنگره آمریکا، در طول چند سال گذشته، برای توجیه صدها میلیون دلاری که در طول این سالها در خارج از آمریکا تحت عناوین مختلفی مانند "ارتباطات استراتژیک" و "عملیاتهای اطلاعاتی" صرف شده است، پنتاگون را تحت فشار قرار داده است.
در آخرین چالش، کمیته نیروهای مسلح سنا، در یک گزارش قانونگذاری اشاره کرد که وبسایتهای عملیاتهای اطلاعاتی به "یکی از اجزای قابل توجه و پرهزینه" مبارزات فرماندهی نظامی ایالات متحده بدل شده است، "با این وجود اطلاعات چندانی در مورد توانایی دستیابی و تأثیر آنها بر مخاطبین هدفی که حامی امنیتی ملی ایالات متحده باشند وجود ندارد."
از جمله وبسایتهایی که به اشاره شده است عبارتند از: "Magharebia"، پوشش دهنده شمال آفریقا و تحتنظر فرماندهی ایالات متحده در آفریقا؛ "Central Asia Online"، تحت نظر فرماندهی مرکزی ایالات متحده و پوششدهنده کشورهایی مانند ازبکستان، قرقیزستان، و قزاقستان و "Southeast European Times"، تحت فرماندهی ایالات متحده در اروپا و پوششدهنده بالکان، یونان و ترکیه.
در حالی که این کمیته به گفته خود از اهداف این برنامه پشتیبانی میکند، خواستار جزئیات بیشتری در خصوص مسائلی مانند نحوه ارتباط این سایتها با مخاطبان در مناطق قابل دسترس به اینترنت و مسائل مربوط به نگرانیهای فوری در خصوص منافع امنیت ملی آمریکا میباشد.
در حال حاضر این کمیته تا زمان ارائه مدارک موثق دال بر اثربخشی این برنامه از طرف پانتا، پیشنهاد تقلیل بودجه این طرح به 11.3 میلیون دلار یعنی نصف بودجه درخواستی را ارائه نموده است. این پیشنهاد به عنوان بخشی از مجوز بودجه دفاعی سال مالی 2012، اخیراً از سوی مجلس سنا به تصویب رسیده ، اما ممکن است از طرف دولت آمریکا وتو گردد.
نوشته شده در پنج شنبه 15/10/90ساعت 5:38 عصر توسط دانیال عامری نظرات ( 0 ) |
Design By : Pichak
AbouMenu
خانه
ایمیل
قالب
Archives
مرداد 89 [3]
آبان 89
آذر 89
دی 89 [2]
بهمن 89 [2]
اسفند 89 [2]
فروردین 90
اردیبهشت 90 [2]
تیر 90 [13]
مرداد 90
مهر 90
آذر 90 [3]
دی 90 [3]
Links
دکتر علی حاجی ستوده
از فرش تا عرش
بی سر و سامان
جوانمردان
سه ثانیه سکوت
****شهرستان بجنورد****
بسیجیان عملیاتی
گروه اینترنتی جرقه داتکو
چشم انتظار
پرهیزگاران، جوانمردان واقعی ...
پاتوق دخترها وپسرها
.:؛ حقوق و حقوقدانان ؛:.
دخترک سیاسی دوست داشتنی
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
عشق یعنی زندگی
حضور در دولت کریمه
.: شهر عشق :.
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
شاد بودن و شاد زیستن
سوادکوهی ریکا
قافیه باران
donyayeemrooz
کاشف حقایق
دولت عشق
آخرین منجی
BEST FOR YOU
سایت پزشکی دکتر علی نوروزی
انتظار 14
منطقه آزاد
قالب پارسی بلاگ
Specific
?
خرید اینترنتی
وبلاگ اسکین
بهاربیست
طراحی سایت وبلاگ
پارس اسکین
ماه موزیک
ایران اسکین
فال حافظ
Design
قالب وبلاگ : پیچک
Others
بازدید امروز: 32
بازدید دیروز: 20
کل بازدیدها: 3349
یا اخر یا احسن الخالقین
بر محمد (ص)و عاشقانش سلام
دوستان من برای این که تعریفی قابل قبول ونزدیک به علمی از اخلاق داشته باشم از المیزان بهره میگیرم (جلد یک ) حضرت
علامه طباطبایی یک بحث مبسوطی را دارند راجب اخلاق و اینجوری تعریف میفرمایند که اون علم و موضوعی که راجب ملکات
انسان صحبت میکنه و به انواع و اقسام قوه هایی که یک انسان داره به اون میپردازه و میگه که فضیلت ها رضیلتها و بد و خوب
کدامند و انسان چه جوری شخصیتش شکل میگیره و در کل خیلی خلاصه به این موضوعات مطرح شده در کتاب می گویند
علم اخلاق . البته توی سوره های مختلف قران اشارات مستقیم و غیر مستقیم به اخلاق بلند رسول مکرم اسلام شده برای مثال
سوره ی قلم صحبت از خلق عظیم حضرت رسول شده یعنی خلق با عظمت ایشون یا سوره های دیگه ای که به نحوی از دغدغه
های ایشون میشه فهمید که چه اخلاق پاک و بزرگ و بلندی داشتند خود حضرت هم که گفتند من مبعوث شدم که مکارم اخلاق
رو به تمام و کمال برسونم با این وصف حضرت علامه بحثشون رو ادامه میدهند (مکارم اخلاق) میرسند به قوایی که گفتیم توی
انسان وجود دارند . دوستان این قوا سه قسم اند : قوای شهویه یعنی قوایی که انسان به انها اشتها دارد و اگر نباشه میمیرد مثل
غذا خوردن و تمام چیزهایی که به انها اشتها داریم . دیگری قوای غضبیه که دفاع میکند از دشمن و حفظ میکند جان رو و در
نهایت قوه ی فکریه و نطقیه که مربوط به فکر و اندیشه ی انسانهاست . حالا دوستان توجه داشته باشید که توی یک چینش جالب
و قشنگ علامه افراط و تفریط رو در هر یک از اینها مطرح میکند. مثلا توی شهوت اینچنین بیان شده ادمی که افراط کند در
شهوت دچار حرص و ولع شده که پسندیده نیست و کسی هم که در شهوت دچار تفریط شود مینامندش خمود و بی میل و این
خوب نیست در این جا حد وسطی هست که به ان میگویند عفت و این عفت تعریف اخلاق است که در قوه ی شهوت انسان
تعریف شد . در بحث غضب هم به همین صورت است که افراط ان تحور و بی باکیست و از طرفی تفریط در غضب را بزدل و
ترسو مینامند و این میان حد تعادلی هست به نام شجاعت و ایشون در مورد قوای فکریه هم اینجور بیان میکنند که کسانی که ذهن
پرت و ول دارند و راجب هر چیزی فکر می کنند و دست خودشان نیست که در ردیف افراط فکر است و فکر کنم به این هم
میگویند جوربزه و از طرفی برعکس این حالت ابلهی و کودن بودن است که یک حد مناسب و تعادلی در این وسط میماند به نام
حکمت و در نهایت میفرمایند اگر این سه مورد حکمت شجاعت و عفت خوب تحقق پیدا کند یک معجونی را میسازد از محصولی
از همه ی اینها که همان عدالت است و اعتدال از همین به وجود می اید که باز این خود افراط و تفریط دارد . ممکن است طرف
ظالم شود و ممکن است ظلم کش حالا چرا نگفتم مظلوم چون ممکن است خیلی ها مظلوم باشند ولی خود مقصر نباشند پس
می نویسم ظلم پذیر که میدانید صفت خوبی نیست و در ادامه علامه خیلی راجب به این نوشته اند که کاری نداریم ولی نکته ی
جالب که میگویند راه های مختلفی وجود دارد برای رسیدن به این اخلاق پسندیده و انسان به یک تعادلی برسه و حتی مکتب های
مختلفی هم راجب به این موضوع هست یک مکتب حکما و انسانهای دانا که در هر ملیت و قومیتی هم هستند اونها بخاطر اینکه
یک صفت ناپسند در مردم نباشد میگویند باید اخلاق را به دست اورد . یکسری هم پیامبران گذشته اند غیر از پیامبر ما یعنی
اخلاقی که پیامبران گذشته میگفتند و البته سطح عالی از اخلاق هم هست در واقع باز کسب فضایل انسانیه و رسیدن به
سعادتمندیست . اما میگویند یک اخلاقی را قران و رسول مکرم اسلام معرفی میکنه که از دو مورد قبلی بالاتر است و در اون اصلا
صحبت از رضیلت ها و جبر نیست صحبت از رضای خداست و این اخلاق رو معرفی میکنند و میگویند جاش توی قران به این
شکل به ان پرداخته شده و مورد برسی قرار گرفته است و راه رسیدن به چنین اخلاقی هم محبت است . در اون دو مورد قبلی ادم
باید تمرین کند تا یک صفتی رو در خود ایجاد کند ولی در اینجا با محبت ادم خوش اخلاق میشه مثلا من اگه دیگران را دوست
داشته باشم ظلم هم نمیکنم . محبت و حب میشه یک نقطه ی ثقلی که ایجاد این اخلاق رو میکنه حالا این شد یک تعریف
اجمالی از موضوع اخلاق و در اون ما با پیامبری سرو کار داریم که خیلی دوست داشتنی هستند و باید ببینیم این گل ما و محبوب
ما که خیلی هم دوستش داریم وبخاطر دوست داشتن او خودمون رو میخاهیم شبیه او کنیم چه خصوصیات و چه شرایطی داره
؟ولی دوستان ایا بهتر نیست قبل از این که به خصایص رسول مکرم اسلام (ص) بپردازیم به خصایص مردم عربستان و خلق و خو
و شرایطشون و ویزگیهای اونها اشاره کنیم تا بهتر بفهمیم رسول ما و پیغمبر بزرگ ما در اون سرزمین توانستند در مردم تغیراتی
بنیادین و اساسی ایجاد کنند و اونها رو از حذیذی به اوج برسانند . برای این که موضوع مردم شناسی اون زمان بهتر درک بشود
باید یک تصویر سازی کرد پس میخواهیم از جو زمین خارج شویم عکس برداری کنیم بیاییم روی زمین بعد عربستان رو پیدا
کنیم بریم شهر مکه و پایینتر تا بشود این موضوع رو بهتر توضیح داد فقط قبلش لازمه که توضیح بدهم عصری که با اون سر و کار
داریم عصر جاهلیت است . جهل رو ما معمولا در مقابل علم میگذاریم اما ظاهرا اینطور است که توی قران و زیارات بخوصوص
زیارت اربعین که چند روز پیش خوانده شده بحث جاهلیت که مطرح میشود جهل در مقابل ساحت عقل قرار میگیرد . عقل و
جهل که جای مفصل توضیح دادن ان در این پست نیست . پس اینجا دوره دوره ی جاهلیت است جایی که عقل خیلی جایگاهی
ندارد تا بتوان با روش اخلاقی ادیان دیگر به یک تعادلی رسید . در این میان یک عقلی متولد میشود یعنی رسول به عنوان عقل
ظاهری در بستر جامعه که خیلی موضوع مهمی است و برای این که این تولد رو توضیح بدهیم باز برمیگردیم به تصویر سازی
خودمون . از بیرون جو زمین میخواهیم کره ی زمین رو نگاه کنیم میبینیم که یک کره ایست که بیشترش رو چی گرفته ؟آب فرا
گرفته و یک قسمتهاییش خشکیه . ما الان تو کجا کار داریم ؟تو خشکی . قطعا انواع خشکی هم داریم مثلا جاهای سبز هست
جاهای بیابانی هست . کجا سروکار داریم ؟ توی بیابان . وقتی صحبت از بیابان و خشکی میشه یعنی یکی از دغدغه های اصلی تو
اونجا پیدا کردن ابه یک منطقه گرم پیدا کردن اب و محدودیت و دعوا و تو سر و کله ی هم زدن . دقیق تر میشیم . پوشش گیاهی
اونجا میبینیم ؟ چی هست ؟ شاید مثلا خار و نخل و خرما . خوب چه خصوصیاتی دارند این میوه ها ؟ این میوه کاملا پر انرزی و
یک غذای کاملی است و خیلی شیرین . دیگه چی میبینید دوستان ؟ عربستانه و شترش . شتر مظهر چیه ؟ صبر و تحمل و کینه ی
شتری هم شنیدیم . این زیست بوم با این شرایط یک جورایی گویای ادمهایی هم که توش زندگی میکنند هست . اما عجله
نمیکنیم . پایینتر و نزدیکتر . یک دفعه اولین چیزی که ذهن ما رو به خودش مشغول میکنه همون مکعب حدودا چهارده متری کعبه
است . خوب از کعبه چی میشه فهمید ؟ و این شهر چه شهریه ؟ یک شهر زیارتی مذهبی و البته تاریخی و حتی اونجا به بیت عتیق
هم معروفه یعنی سابقه داره و داستانها در پس تشکیلش هست و بنایی که داشته این شهر یک بنای توحیدی بوده از اول . اما دقیق
تر که میشیم میبینیم که کلی بت و شرک به این شهر اویختست و شهر مذهبی ما یک شهر الوده است و حتی مذهبش هم خیلی
جالب نیست . در این شهر یا خرافه ها فراوانه و به جهت فکری هم وقتی اون مشکلات به مردم هجوم میاره ناامیدی جبر و
سرنوشت به معنای بدش بر این شهر حاکمه و یا این که برعکسش ول و ازادی کامل . پس شد یا جبر و یا ازادی کامل رو
دارید میبینید در این شهر. و علت اختلافات مذهبی که هست همینهاست . خوب نزدیکتر میشیم میخاهیم گوش کنیم ببینیم چه
جوری صحبت میکنند و زبان عربی هم بلد نیستیم چه خصوصیتی برای شما جلب توجه میکنه در زبان اینها ؟بعضی از حروفی که
وجود داره از ته گلو گفته میشه مثل غین و ح و اینها نشون میده که این زبان مثلا مثل زبان چینی نیست که با یک موج ریز ادا بشه
و به اصطلاح میگن زبان عربی فصاحت داره یعنی حروف کامل ادا میشه پس ما با یک شهر فصیح طرفیم . نزدیکتر میشیم چه کاره
اند اینها ؟ بیشتر تاجرند و دو موقع از سال میرند تجارت میکنند . تاجر جماعت چه روحیه ای دارن و مظهر چی هستند ؟ مظهر
پول دوستی یا زرنگی البته من نمیگم تاجر ها بدند ها ولی زرنگ رو هستند و اهل محافظه کاری شدیدیند مثلا حواسشون جم
هست و هر جایی نمیرند و هر کار نمیکنند و این به این خاطره که سرمایشون اسیب نبینه . خوب محافظه کاری که بد نیست ولی
بدش خیلی بده یعنی اگه شکل بدی پیدا کنه تو اقتصاد بهش چی میگن ؟ مسخ شده ی محافظه کار یک چیزیست به نام ربا .
چرا ربا ؟ چون فکر میکنند ربا مطمئن تره و پولشون حتما بر میگرده . حالا تاجر درست برعکس این روحیه یک روحیه ی دیگری
هم داره . مظهره ریسکه یعنی درست برعکس ربا یعنی اگه ریسک نکنه خطر نکنه پولی رو پولش نمیاد . دیگه چه کسی رو مظهر
ریسک داریم که ریسک رو با اون میشناسند و خیلی صفت بدی هم هست ؟ غمار و غمار باز که میدونید توی غمار مظهره
ریسکه ولی توی همین غمار همه ی رضیلت های اخلاقی رو پیدا میشه کرد و باعث همه ی اونها میشه . خوب این هم از
شغلشون . انواع تجارت هایی هم که داشتند اینجوری بود مثلا یک مشت سنگ برمیداشتند و میگفتند هرچقدر برداشتی این
گوسفند رو همین قدر فروختم یا مثلا پارچه میکشید مثل این تخم مرغ شانسیا دست رو هر جا گذاشتی اون به این قیمت و از
نوع ملامسه ای بود یا شتری که هنوز در شکم مادرشه میفروختند و از این خنده دارتر شتر که هنوز حتی مادرش باردار هم نشده
بود و در نتفه ی پدر بود میفروختند و این حکایت از ریسک داره و به نوعی طمع کاری شدید داشتند . خوب نزدیکتر میشیم
اسامیشون . یکی از اسم های مهمی که توشون هست عبد الله و این نشان دهنده ی پیشینه ی توحیدیشونه که از حضرت ابراهیم
یادگار داشتند ولی مثلا عبد عزرا و عبد منات و تمام اسمهای شرک الود هم داریم . میریم وارد کوچه ها میشیم یکی از چیزایی
که متوجه میشیم سیستم قبیله ای طایفه ای محله ای و ریش سفیدی حاکمه البته قبیله خوبه کمک به هم خوبه ولی یک
خصوصیتی که ممکنه افتش بشه تعصبه که خیلی بد و منفوره . میریم نزدیکتر توی خانواده ها . عرب مظهره عشق و عاشقی توی
اون بیابون های حس انگیزه و این عشق خیلی خوب خودشو نشون میده اما از طرفی خشونت هم هست که طرف یا به
معشوغش میرسه یا نمیرسه اگه برسه به معشوق که عاقبت عشق رو همه میدونید ولی اگه نرسه تبدیل به رقیب و کینه و شراب
میشه . خیلی از اهل مکه مست بودند و زندگیشون تو مستی میگذشت و دهان هاشون بوی خمر میداد حتی پیامبر خیلی از اینها رو
هدایت کرد و در واقع با این ادم ها سر و کار داشت و اسلام تو مراحل مختلف این رویه بد رو از سرشون انداخت . این هم اوضاع
خانواده بود که توش انواع تهمت ها و رضالت ها و خیانتها بود. و بد اخلاقی تو در تو و لایه در لایه در همچین جامعه ای وجود
داشت . اینجاست که میفهمیم وقتی رسول خدا (ص) طلوع میکنند چه اتفاقی افتاده . دوستان شاید از خودتون بپرسید پیغمبر
بزرگوار ما در واقع وقتی که در چنین سرزمینی با چنین مردمانی با این ویزگی ها و خصلتها روبرو شدند چگونه اون حد اعتدال یا
به عبارتی عدالت رو در این سرزمین پیاده کردند ؟ من برای این که این موضوع رو توضیح بدم یک جوری شروع میکنم که در
خاطر همه ی شما بمونه . حضرت رسول مکرم اسلام رو تشبیه به خورشید میکنم بعد یک بررسی روی همین خورشیدی که
داریم و میشناسیم . رسول خدا در واقع مردم رو به یک تعادلی دعوت کرد با رسالتش مردم رو به یک بالندگی رسوند و نزدیکتر
کرد و راهش رو باز کرد تا قیام قیامت واسه ی همه ی انسانها . این کا رها رو چه جوری انجام داد و میده اینطور نیست که کار
رسول خدا تمام شده باشه همچنان داره هدایت میکنه این وجود بزرگ و با عظمت . دوستان یک خورشید چی دا ره ؟ طبیعتا نور
و روشنایی و اول چیزی که در مورد خورشید مطرح میشه روشن و خاموش بودنشه . تصور کنید هر فضایی از نور تهی شد
چشم چشم رو نمیبینه و اصلا چون نور نیست اجسام دیده نمیشه و ما چیزی به نام تاریکی نداریم و هر جایی از نور خبری نباشه
میشه تاریک درست مثل سرما و گرما که ما چیزی به نام سرما نداریم و هر جا از گرماخبری نباشد اون محیط سرد نامیده میشه
و پیامبر ما هم گرما و هم نور بودند برای امت . شما در روشنی است که فرق بین اجسام رو میبینید وگرنه ممکنه دیوار رو با
صندلی اشتباه بگیرید پله رو نبینید و اون رو با سطح صاف اشتباه بگیرید پس روشن کردن . تفاوت و تمایل ها رو معلوم میکنه .
وجود مقدس رسول اسلام با بعثتشون و ورودشون به اون جامعه خودش مثل خورشید عمل کرد و در فضایی که مردم تو تاریکی و
نکبت دارند زندگی میکنند و حتی کسی نمیفهمید و ممکن بود رنج بکشند منتها متوجه نبودند که این زندگی چیه وقتی رسول
خدا امد همه فهمیدند که چکار داشتند میکردند چی بوده زندگی و ادم بودنشون یعنی چی و اونها در چه سطحی قرار داشتند و این
بود که شما میبینید واکنش تندی نشون میدهند همه جیغ میزنند . شما یک لامپی رو روشن کن همه جیغ میزنند چرا چون ممکنه
یکی تو حالت بدی نشسته یکی یکجور دیگس و دیدن برای همه خوشایند نیست و وقتی مثلا بقلدستیشو میبینه تازه میفهمه چقدر
زشت بوده . پس سر و صدا ها بلند شد چرا چون اقتضای روشنی یک همچین اعتراضی رو هم داره . رسول مکرم اسلام وقتی
امدند اول اتفاقی که افتاد دین معلوم شد یعنی این که من دروغ بگم یا نگم چه فرقی داره معلوم شد خیلی فرق داره ببین دسته
گل رو (حضرت رسول)همه تازه دیدند که راستگویی چقدر خوبه امین بودن چقدر خوبه صداقت چقدر خوبه تمام صفت های
اخلاقی رو دیدند در رفتار رسول و تفاوت ها و فرق ها رو فهمیدند . این کار رو تو قران بهش میگند بیان بیان در واقع بین
چیزها رو معلوم میکنه پس حیثیت خورشیدی رسول خدا از این حیث که روشن و خاموشه ایجاد بیان کرد . خوب قطعا توی بیان
مثل ابی است که جاری میشه توی یک سرزمین و در این شرایط هم علف هرز شروع میکنه به رشد کردن و هم خوبها . به عبارتی
هم خوبا خوبتر میشند و هم بدا بدتر . چون بدا با اون خصوصیت انگلی که دارند استفاده میبرند از همون فضای خوب و به
عبارتی سوئ استفاده میکنند بخاطر همین میبینیم که خیلی بد شدند انگار مردم در این انقلابی که رسول خدا کرد و خیلی ها هم
خیلی خوب شدند به خاطر این صفتها . خورشید یک چیز دیگری هم داره دوستان و اون هم گرماست . پس خورشید گرما میده
گرما با یک میوه چه میکنه ؟ میوه ی کال رو به میوه ی رسیده و به اصطلاح پخته تبدیل میکنه . میدونید پخته و خام در مورد انسان
مثالش چیه . یک بچه ی شش ساله رو در نظر بگیرید اگه بهش بگیم پسر گلم اگه کارتو درست انجام بدی برایت زن میگیرم .
این کودک میفهمه اصلا شما چی میگید ؟ نه . چون نرسیده و براش چیز دیگه ای جذابه . شما خیلی حرفا رو نمیتونی به خیلی
ها بزنید چون نرسیدند . وجود مقدس رسول مکرم اسلام وقتی امدند ادما بزرگ شدند بالغ شدند و خیلی حرفا رو میشد بهشون
زد و این رو بهش میگیم حکمت وکاری که حکمت رسول انجام داد . فرمول هایی که توی زندگی داد کلماتی که گفت هر دونش
دنیایی از حکمت بود که علم و تجربه هم باهاش هم تراز نبود خیلی وزنش بیشتر از علم و تجربه بود. نکات و کلماتی که
میتونیم از نهج الفصاحه و جاهای دیگه میتونیم پیدا کنیم چه جوری ادم رو پخته میکنه درست مثل مایه ماست که شیر رو تماما
ماست میکنه . اینجوری رسول خدا ادما رو به بلوغ رسوند . خورشید یک چیز دیگری هم داره اون هم طلوع و. غروبشه یعنی
یک طلوع داره و یک غروب و این وسط . روز و شب میسازه . اجل میسازه و زمان رو از حالت فله ای قابل اندازه گیری میکنه
خوب وقتی اینجوری میشه شما باید اولویت ها رو بشناسید و بدونید چی مهمه کدوم کار رو انجام بدیم اینه که رسول مکرم اسلام
تکلیف ادما رو مشخص میکردند که کار های مهمشون چی باشه . مثلا کسی میگفت ببین من میدونم و چیزایی که تو میگی رو
بلدم ولی چون تو میگی به دلم میشینه شما بگو که به دلم بشینه و این کار هم موعظه است البته موعظه ی حسنه خیلی بسته به پیوند
عاطفیه که باید به اون گوینده وجود داشته باشه . لذا ممکنه گوینده شما رو نصیحت کنه ولی چون دوسش داری به دلت میشینه و
رسول خدا خیلی دوست داشتنی بودند . و اخرین حیثیتی که از خورشید بررسی میکنیم هست و نیسته . کیه که بتونه توی روز
روشن بگه که خورشید نیست ؟ هرکی گفت خورشید نیست باید بگه اگه مردی توی چشمای خورشید نگاه کن . پس رسول خدا
یکی از کارایی که میکرد. اثبات میکرد خیلی چیزها رو به مردم . مثلا یک شخصی امد و گفت یا رسول الله چرا من نباید به نامحرم
نگاه بکنم . حضرت باید چه کار بکنند از اون چیزی که میدونه و قبول داره استفاده کنند برای اون چیزی که قبول نداره برسونند
به اون چیز تا اون هم قبول کنه . گفت ببینم بزرگوار شما مادر داری خواهر داری ؟ همسر داری ؟ شخص گفت بله . خوب
خوبه کس دیگری همین حرف شما رو بزنه . شخص دید حضرت راست میگه تازه دوزاریش افتاد و این خصوصیت رو بهش
میگند جدال احسن یعنی به بهترین نحو با کسی جدال کردن و گفت و گو کنی و اون رو به نتیجه برسونی . پس پیامبر ما
خورشیدی بود که این خورشید با بیان .حکمت. موعظه ی حسنه . و جدال احسن با این مردم گفت و گو کرد و سعی کرد که اونها
رو به راه بیاره و عده ی زیادی پذیرفتند و عده ای هم نپذیرفتند . حالا سوالی که پیش میاد اینه که اولا چرا عده ای پذیرفتند و
عده ای نپذیرفتند ؟ و دیگر اینکه رسول مهربان و بزرگ ما با این مردم که با ایشون به صورت عنادی برخورد کردند چه طور رفتار
کردند تا تونستند اونها رو نرم کنند و هدایتشون بکنند ؟ در جواب اشاره به یک داستانی کنیم ذیل سوره ی مدثر که از اولین سوره
هایی که تو مکه بر پیامبر نازل شده . در این سوره ذکر شده در مورد شخصی به نام ولید بن مغیره . این ولیدبن مغیره هم شاید ذکر
این داستان بتونه کمک کنه به جواب این موضوع . مسئله اینه که رسول خدایی به این خوبی . ادم باید چه مرگیش باشه که حرف
اون رو گوش نده و اونایی که گوش ندادند چرا اینطوری شد و علت این موضوع چی بوده این ایه که میگه من رو وا گذار من
میدونم و اون کسی که تنها خواهد بود در موردش در تفاسیر گفتند که این همون ولید بن مغیره است این ولید از باهوش ترین
هوشمندان عرب بود و پولدار ترین به گونه ای که گفتند مثلا میگفته یک سال همه ی شهر با هم پول بگذارند کعبه رو پرده
پوشی کنند که در زمان قدیم اون پارچه خیلی گران بوده و یک سال هم من این کار رو میکنم یعنی اینقدر درامد بالایی داشته .
این ادم انواع علوم رایج اون زمان رو هم بلد بود و موضوع مردم و مشکلشون بی سوادی نبود که جاهلیت رو به اون نسبت بدیم .
یک روز مردم دور این ولید جمع شدند و این در حالی بود که رسول خدا تو حجر اسمائیل مینشست و قران میخوندند در کنار
کعبه . قریش دور ولید جمع شدند و پرسیدند ای ابو عبد شمس (کنیش) این که محمد میگه شعره اهانته خطابس چیه اون گفت
بگذارید من نزدیکش بشم و بعد جواب رو بدم . و انگار یک ترسی هم وجود داشت که ادما نزدیک پیامبر بشند و فکر میکردند
که حتما باید با هماهنگی بقیه باشه که کسی واسشون حرف درست نکنه و نگن طرف رفت مسلمان شد و یک فضای این چنینی هم
وجود داشت . ولید رفت .و به حضرت محمد (ص) گفت ای محمد از اشعاری که سروده ای برایم بخوان حضرت فرمودند این که
من میخونم شعر نیست کلام خداست . ولید گفت خوب همون رو بخوان . حضرت یک بخشی از سوره ی فصلت رو خوندند و
ایات عذاب بود . ولید ترس بر اندامش افتاد و موی به تنش سیخ شد و نتونست برگرده پیش رفقاش راه رو گرفت و صاف رفت
خونه ی خودش و حتی بیرون هم نیومد از خونه . همه گفتند چی شده چی نشده رفتند سراغ رفیق صمیمیش که ابوجهل باشه .
گفتند این مثل اینکه از دست رفت و مسلمان شد . ابوجهل رفت در خونش و گفت ای یارو تو ما رو سر افکنده کردی و رسوامون
کردی وایا تو به دین محمد گرویدی . ولید گفت نه ولی از او کلامی شنیدم که سنگینیش اونقدر دشوار بود که پوست بدنم جم شد
. جهل گفت حالا ببینم خطابه بود دیگه ؟ ولید گفت نه من خطابه رو میشناسم کلامی متصل و پیوسته است و کلام محمد بند بند
بود و داشت تخصصی جواب میداد . ابوجهل پرسید شعره دیگه ؟ ولید گفت نه تو که بهتر میدونی و من همه اقسام شعر عرب رو
شنیدم و گفت نه کلامش به هیچ وجه شعر نیست . خوب پس چیه (جونت دراد). ولید گفت باید به من مهلت بدهید تا بهش فکر
کنم . فردای اون روز امدند سراغ ولید و سوال رو دوباره پرسیدند . ولید گفت بگویید کلام محمد سحر است چرا چون بر دل اثر
میکنه . اینجا ولید نامردی کرد تا یک جاهایی رو خوب امد ولی اخرش رو خراب کرد مثل یک لطیفه هست که جواب سوال
مسابقه ای بیسکوییت بود . گفت یک کوییته دوکوییته و تا نوزده کوییت امد بعد اونجا که اومد بگه بیسکوییت یک راهنماییش
کردند با چایی میخورندش گفت پس قنده . و علتش هم این بود جو حاکم توی جامعه فضای سنگینی رو ایجاد میکرد که همه با
هم رودربایسی داشتند . و میگفتند نکنه به من بگند امل به من نگن کسی که رفت مسلمان شد . تمام این نگرانی ها باعث شده بود
ترس از هم پیش بیاد و این فضای سنگین سحر بود نه کلام حضرت محمد (ص) که به خاطر رودربایسی و خیلی چیزا خوب رو
نپذیرند و نپسندند و این اتفاق توی عرب افتاد در حالی که دزدانه میرفتند به سخن پیامبر گوش میدادند ولی این روحیه رو داشتند
.خسته شدم شما خسته نشدید؟ کی خستست ؟ من .