سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] از کفاره گناهان بزرگ ، فریاد خواه را به فریاد رسیدن است ، و غمگین را آسایش بخشیدن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :4
کل بازدید :20344
تعداد کل یاداشته ها : 72
103/2/29
1:48 ع

 به نقل از محدوده، نشریه معتبر "بنهیوت پالیسی" چاپ رژِیم صهیونیستی طی مصاحبه‌ای با "عوزی آراد" مشاور عالی سابق نتانیاهو، ابعاد جدیدی از وحشت سران رژیم صهیونیستی در رابطه با وقوع انقلاب های عربی و قدرت گرفتن ایران در منطقه را فاش کرد.

سفیر رژیم صهیوینستی در انگلیس در این رابطه به بنهیوت پالیسی گفت: نتانیاهو، از شروع انقلاب های عربی بسیار خوشحال به نظر می رسید اما چندی نگذشت که با سقوط "حسنی مبارک" عقب نشینی کرد و اوضاع را برخلاف خواسته های خود دید.

این مامور سابق موساد هم چنین ادامه داد: ترس در چهره نتانیاهو همواره شکل گرفته است. او دائما از من درخواست کمک می کرد و پشت سر هم جلسه های چند ساعته ای را تشکیل می داد. شاید در روز سه یا چهار بار با آمریکا تماس برقرار می کرد و اوضاع را با سران آمریکا می سنجید.

رئیس سابق مرکز پژوهش های سیاست خارجی اسرائیل ضمن اشاره به حوادث سال 2006 در جنگ با لبنان، سقوط ارتش رژیم صهیونیستی به سراشیبی ضعف را دلیل ندانم کاری های نتانیاهو عنوان کرد و گفت: جنگ 33 روزه یک واقعه باور نکردنی بود. شرایط آن روزها طوری بود که ما باید بنیان های ارتش را مستحکم می کردیم اما "اولمرت" به فکر تقویت ارتش نبود، پس از این که نتانیاهو بر سر کار آمد سربازان اسرائیلی روز به روز افسرده تر و ناتوان تر می شدند به همین دلیل من بارها به نتانیاهو گفتم نباید ارتشمان ضعیف شود اما او باز هم به تقویت ارتش توجهی نمی کرد.

سفیر رژیم صهیوینستی در انگلیس با بیان این که بارها به نتانیاهو درباره ایران و قدرت گرفتن روز افزون این کشور در منطقه هشدار داده بودم، افزود: نتانیاهو ترسوترین نخست وزیر تاریخ اسرائیل است. او از "لیبرمن" حساب زیادی می برد و خوش گذرانی های او بر نتانیاهو تاثیر گذاشته است.

عوزی آراد که خود را مخالف سیاست های نتانیاهو می داند در پایان این مصاحبه به خبرنگار بنهیوت پالیسی گفت: نتانیاهو نمی داند با ایران چطور برخورد کند و این درست همان چیزی است که من بارها به او گوشزد کرده بودم. سیاست های غلط او اسرائیل را به انزوای بیشتری می کشاند و من به عنوان یک راست گرا این عقب نشینی را مساوی با نابودی اسرائیل می دانم.

لازم به ذکر است که عوزی آراد از جمله راست گراهای افراطی است که سال گذشته و پس از حوادث ژانویه در مصر به دلیل اختلاف های زیاد با اندیشه های نتانیاهو از سمت مشاور عالی او استعفا داد و با دسیسه لیبرمن به خارج از مناطق اشغالی منتقل شد. آراد هم اکنون سفیر رژیم صهیوینستی در انگلستان است.

منبع: فارس


  
  

، روزنامه "فایننشال تایمز" در گزارشی با اشاره به افزایش نگرانی های رژیم صهیونیستی از واکنش های انتقام جویانه ایران به شهرهای سرزمین های اشغالی در صورت هر حمله احتمالی به این کشور و هدف قرار دادن تأسیسات هسته ای آن می نویسد: در حالی که مسئولان آمریکایی گزینه حمله نظامی به ایران را بررسی می کنند، مناقشه ها در داخل سرزمین های اشغالی در مورد آمادگی های جبهه داخلی اسرائیل برای این جنگ و نگرانی از حملات انتقام جویانه ایران به سرزمین های اشغالی است.

این روزنامه انگلیسی می افزاید: این نگرانی ها از جایی افزوده شده که اظهارات مقامات ایرانی شکی برای سران اسرائیل باقی نگذاشته که هر حمله احتمالی به واکنش انتقام جویانه ایرانی ها منجر خواهد شد. جدیدترین این تهدیدات از زبان "احمد وحیدی" وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران مطرح شده است که تأکید کرده بود هر حمله رژیم صهیونیستی به ایران، بی شک به فروپاشی این رژیم منجر خواهد شد.

وی می افزاید: با این که برخی اقدام ایران به حملات انتقام جویانه را بعید می دانند اما بسیاری از مقامات اسرائیل معتقدند که در صورت حمله به ایران، جبهه داخلی این رژیم مورد آزمایش قرار خواهد گرفت.

این گزارش در ادامه به گفت وگوی "دان مریدور" معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی در امور جاسوسی و برنامه های هسته ای با روزنامه ها اشاره کرده که گفته است آمادگی ها برای جنگ در شرایط کنونی، شکلی متفاوت به خود گرفته است.

وی افزود که در گذشته، جنگ با تانک ها و جنگنده ها بوده اما این بار، جبهه اصلی، جبهه داخلی اسرائیل خواهد بود.

بر اساس این گزارش، این مناقشات، جنجال زیادی را در محافل صهیونیستی و میان کارشناسان صهیونیستی در مورد میزان قدرت ایران و تمایل آن به حمله به اهداف داخل سرزمین های اشغالی ایجاد کرده است. این مجادلات، در زمینه مشارکت هم‌پیمانان ایران نظیر سوریه و لبنان و غزه در عملیات این‌چنینی نیز قابل بررسی است.

به عنوان مثال، ناوگان موشکی "حزب الله لبنان"، شامل حدود 50 هزار موشک است که در مرزهای شمالی سرزمین های اشغالی پخش شده که برخی معتقدند که این موشک ها به تمامی نواحی رژیم صهیونیستی از جمله مناطق ساحلی جنوب "تل آویو" نیز می رسد.

تحلیلگران معتقدند که ایران در دو راستا می تواند واکنش های احتمالی به این حملات داشته باشد: نخست این که با موشک های دوربرد خود، سرزمین های اشغالی را هدف قرار دهد و دوم این که از حزب الله لبنان برای انتقام گیری از رژیم صهیونیستی استفاده کند.

از سوی دیگر، ایران می تواند منافع رژیم صهیونیستی در خارج از مرزها را هدف قرار دهد اما در مقابل، تعدادی از مسئولان رژیم صهیونیستی نیز وجود دارند که حملات انتقام جویانه ایرانی ها را کم اهمیت می دانند که یکی از این افراد، "ایهود باراک" است. وی بارها گفته که بعید است واکنش های انتقام جویانه ایران، بتواند خسارت های زیادی به اسرائیل وارد کند. وی در یکی از این موضع گیری های خود ابراز عقیده کرده که حملات ایران به اسرائیل، نمی تواند نهایتاً بیشتر از 500 کشته روی دست اسرائیلی ها بگذارد که بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی هم با نظرات وی مخالفند.


  
  

 این حقیقت که افراد، به خصوص جوانان بخش اعظمی از عمر خود را صرف حضور و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی چون "توئیتر"، "فیس‌بوک" یا "گوگل‌پلاس" می‌کنند، غیرقابل انکار است. با این وجود جالب است بدانیم که هر فرد به طور میانگین چه میزان از زمان خود را صرف این سایت‌ها می‌کند و این آمار نشان‌گر چه نکاتی در مورد وضعیت جاری شبکه‌های اجتماعی است؟

اینفوگرافی‌ای که بر مبنای داده‌های پژوهش کمپانی "کام اسکور" منتشر شده، حاوی نکات جالبی در مورد فضای شبکه‌های اجتماعی است.

همانطور که ممکن است حدس زده باشید، فیس‌بوک بیشترین وقت کاربران را به خود اختصاص داده است و به طور میانگین هر کاربر در ماه ژانویه ( ماه گذشته میلای)، 405 دقیقه از وقت خود را صرف آن کرده است. این رقم بسیار بیشتر از آمار مربوط به "تامبلر" ( Tumblr) و سایت نسبتا نوظهور "پینترست" (Pinterest) که هر دو رقم 89 دقیقه را به خود اختصاص داده‌اند، است.

در این میان "توئیتر"، "لینکدین" (LinkedIn)، "مای‌اسپیس" (MySpace)، به طور میانگین ماهانه بین 8 تا 21 دقیقه از زمان کاربران را تصاحب می‌کنند.

نکته جالب توجه دیگر آن است که گوگل پلاس در این بین حتی از شبکه تقریبا منسوخ شده مای‌اسپیس نیز عقب مانده است و کاربران آن به طور میانگین تنها ماهی 3 دقیقه از وقت خود را صرف فعالیت در آن می‌کنند. 

در حالی که گوگل مدتی پس از راه اندازی گوگل پلاس، با هدف هدایت و افزایش کاربران پلاس، سرویس‌های "باز"، "پیک نیک"، "گوگل ریدر" -سرویس خبرخوان گوگل که کاربران از آن برای به اشتراک گذاری مطلب و لینک‌ها نیز استفاده می‌کردند- و... را بست.


در تحلیل اطلاعات این پژوهش، این نکته باید در نظر گرفته شود که در آمار فوق اطلاعات کاربرانی که از طریق تلفن همراه که اغلب استفاده از آن برای فیس‌بوک و توئیتر رایج است، لحاظ نشده که این مسئله می‌تواند نتایج حاصل از پژوهش کام اسکور را تغییر دهد.

درباره توئیتر نیز تنها آمار کاربرانی که از طریق سایت "Twitter.com" وارد شده‌اند، مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند و به عنوان مثال کاربرانی که از طریق نرم‌افزارهای شخص ثالث وارد این شبکه‌ اجتماعی می‌شوند، در این آمار محاسبه نشده‌اند.

و آخرین نکته، مقایسه این آمار با اظهارت اخیر "لری پیج"، مدیر اجرایی گوگل است که گفته بود 80 درصد از 90 میلیون کاربر گوگل پلاس، روزانه به وب سایت این شبکه اجتماعی وارد می‌شوند!


  
  
زندگینامه
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنه اى مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند.

 

در حوزه علمیه

ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند.
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.

 

 در حوزه علمیه نجف اشرف
آیت الله خامنه اى که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند.

 

 در حوزه علمیه قم

آیت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه اى به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد مى گویند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنه اى بر سر این دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتید و آشنایان افسوس مى خوردند که چرا ایشان به این زودى حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آینده چنین و چنان مى شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهى براى ایشان سر نوشتى دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلـّاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند.

 

 مبارزات سیاسى

آیت الله خامنه اى به گفته خویش «از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه هاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است، هنگامیکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پر هیجان و بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان مى گویند: «همان وقت جرقه هاى انگیزش انقلاب اسلامى به وسیله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هیچ شکى ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».

 

 همراه با نهضت امام خمینى (قدس سره)

آیت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آمیز امام خمینى علیه سیاستهاى ضد اسلامى و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب هاى فراوان و شکنجه ها و تبعیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطرى نترسیدند. نخستین بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمینى (قدس سره) مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرّم و افشاگرى علیه سیاست هاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستاى پیام امام خمینى، به تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا پرداختند. بدین خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین 15خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.

 

 دوّمین بازداشت
در بهمن 1342 - رمضان 1383- آیت الله خامنه اى با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و دیدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ایشان بویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ایشان در افشاگرى سیاستهاى شیطانى و آمریکایى رژیم پهلوى، به اوج رسید و ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.

 

 سوّمین و چهارمین بازداشت

کلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظیر جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همین فعالیت ها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند. بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگى مى کردند و یک سال بعد ـ 1346ـ دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدریس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نیز دستگیر و زندانى گردند.

 

 پنجمین بازداشت

حضرت آیت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مى نویسد:
«از سال 48 زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمى تواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پیوستن جریان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بیمناک است و نمى تواند بپذیرد که فعالیّـت هاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد».

 

 بازداشت ششم

در بین سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسیر و ایدئولوژى آیت الله خامنه اى در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل مىشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابى و معتقد را به این سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى که درس حقیقت و مبارزه را از محضر ایشان مى آموختند، با عزیمت به شهرهاى دور و نزدیکِ ایران، افکار مردم را با آن حقایق نورانى آشنا و زمینه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. این فعالیـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آیت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز 1354 در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان بودند. در این مدت در سلولى با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختى هایى که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان
که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند.

 

 در تبعید

رژیم جنایتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آیت الله خامنه اى را دستگیر و براى مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى علیه رژیم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه؛ یعنى پیروزى انقلاب کبیر اسلامى ایران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند.

 

 در آستانه پیروزى

درآستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پیش از بازگشت امام خمینى از پاریس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصیت هاى مبارزى همچون شهید مطهرى، شهید بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمینى در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنه اى نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط شهید مطهرى «ره» به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.

 

 پس از پیروزى

آیت الله خامنه اى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازیم:
? پایه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتى، شهید باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
? معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
? سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
? امام جمعه تهران، 1358.
? نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
? نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
? حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت هاى شیطانى و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروى سابق.
? ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
? ریاست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجایى دومّین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حکم تنفیذ امام خمینى (قدس سره) به مقام ریاست جمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال 1364 تا 1368 براى دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند.
? ریاست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
? ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1366.
? ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
? رهبرى و ولایت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگى تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمایند.

90/11/27::: 7:34 ع
نظر()
  
  

 

img/daneshnameh_up/9/98/kepler.jpg
منجم و فیزیکدان
img/daneshnameh_up/7/76/karolinhershel.jpg
فیزیکدان و ریاضیدان
img/daneshnameh_up/5/59/Galileo.jpg

img/daneshnameh_up/4/4a/Faraday.JPG
فیزیکدان و شیمیدان
img/daneshnameh_up/b/b3/Laplas.jpg
ریاضیدان و فیزیکدان
img/daneshnameh_up/4/43/Monej.jpg
ریاضیدان و فیزیکدان
img/daneshnameh_up/b/b7/PH_PLANK.jpg
فیزیکدان و شیمیدان
img/daneshnameh_up/6/67/Maxwell.jpg
ریاضیدان و فیزیکدان
img/daneshnameh_up/d/db/COPE1M.jpg
فیزیکدان و منجم
img/daneshnameh_up/5/50/Nikola_Tesla.jpg
فیزیکدان
img/daneshnameh_up/5/57/Hook.jpg
فیزیکدان
img/daneshnameh_up/d/d2/Volta.jpg
فیزیکدان

  
  
   1   2   3   4   5   >>   >